۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۴:۰۲
کد خبرنگار: 1902
کد خبر: 83460289
T T
۱ نفر
آذرخش مکری: با عوض کردن جای پزشک با داروساز مشکل حل نمی‌شود

تهران-ایرناپلاس- یک درمانگر اعتیاد با انتقاد از طرح عرضه متادون از طریق داروخانه‌ها به بیماران می‌گوید: چرا مسئولان امیدوارند با عوض کردن جای پزشک با داروساز مشکلات به‌طور معجزه‌آسا حل شود؟ درحالی‌که می‌دانیم تصمیمات یک‌باره و ضربتی و بدون پشتوانه علمی هیچ‌وقت در تاریخ درمان اعتیاد، ثمربخش نبوده است.

با وجود اینکه پژوهشگران و درمانگران حوزه اعتیاد «عرضه متادون از طریق داروخانه‌ها به بیماران» را غیر کارشناسی و غیرعلمی می‌دانند و مسئولان حوزه اعتیاد هم اعلام کرده بودند این اقدام در دستور کار نیست، این موضوع در صد و سی و ششمین جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر به تصویب رسید. حالا فعالان و درمانگران حوزه اعتیاد معترض و به دنبال تغییر این مصوبه هستند. دکتر آذرخش مکری، روانپزشک، پژوهشگر و درمانگر اعتیاد هم از منتقدان این طرح است. او می‌گوید: من به‌عنوان کسی که سال‌ها در حوزه اعتیاد کار و پژوهش کرده‌ام هشدار می‌دهم که اگر این طرح اجرایی شود، آشفته بازاری درست می‌شود که مدیریت کردنی نیست.

وی در گفت‌وگو با ایرنا پلاس می‌گوید: قبول دارم کیفیت درمان در بسیاری از کلینیک‌های درمان سرپایی اعتیاد یا همان مراکز درمان آگونیستی مطلوب نیست و با استانداردهای علمی فاصله دارد و در بسیاری از این مراکز، مُراجع به سمت بهبودی کامل سوق داده نمی‌شود، همچنین متوجه نگرانی مسئولان از نشت متادون و عواقب اجتماعی و اقتصادی آن هستم؛ اما با احتساب هر دو این موارد و پذیرش هر دو این اشکالات، بر این باورم که اگر متادون از طریق داروخانه‌ها به معتادان عرضه شود نه‌تنها مشکلی حل نمی‌شود، بلکه وضعیت بسیار بدتر خواهد شد.

درمان اعتیاد بیش از اینکه دارویی باشد، روانی – اجتماعی است

مکری می‌گوید: بر اساس تحقیقاتی که تاکنون در دنیا انجام شده،درمان اعتیاد بیش از اینکه دارویی باشد، روانی – اجتماعی است و کلینیک‌هایی بیشتر موفق هستند که به جای اینکه صرفاً به معتادان دارو بخورانند، به دنبال ارتباط با  معتاد، خانواده‌اش،  به‌خصوص همسر و والدینش هستند و تکیه‌شان بر اقدامات روان‌درمانی، مددکاری و مشاوره‌ای است. به‌عبارت‌دیگر، هر چه اقدامات روان‌درمانی و مشاوره‌ای پررنگ‌تر باشد، اثرات درمانی بیشتر و ماندگارتر است و هر چه معتاد به سمت صرفاً دارودرمانی سوق داده شود، امکان بهبودی کمتر می‌شود.

این پژوهشگر اعتیاد با بیان اینکه دقیقاً به همین دلیل است که کلینیک‌های درمان اعتیاد و بسته جامع درمانی اعتیاد که شامل دارو و خدمات غیردارویی است، مهم است، می‌گوید: واگذاری متادون به داروخانه‌ها و عرضه دارو به مراجعان از طریق داروخانه‌ها باعث می‌شود کلینیک‌ها کم‌کم به حاشیه رانده شوند. هرچند شاید مسئولان بگویند بر اساس آیین‌نامه جدید؛ کلینیک‌ها تنها از عرضه متادون معاف خواهند شد و کماکان باید بقیه فعالیت‌های سابقشان را انجام بدهند و همان مداخلات را داشته باشند و کسی نمی‌خواهد آنها را تعطیل کند، ولی واقعیت این است که اگر متادون از مجاری دیگری توزیع شود، مرکزیت از کلینیک‌های درمان اعتیاد به داروخانه‌ها منتقل می‌شود و مرکز ثقل توجه و مراجعه معتادان به‌جای مرکز درمانی بر داروخانه خواهد بود و  این به معنای تعطیلی تدریجی این مراکز  است.

سیستم «نسخه بگیر و دارو بخور» به درمان منجر نمی‌شود

او می‌گوید: بعد از این همه سال تجربه در حوزه درمان اعتیاد، برایم مثل روز روشن است که در صورت اجرای این طرح، معتادان آهسته‌آهسته مسیر را دور می‌زنند و فقط به دنبال دارو می‌روند و دیگر حتی به کلینیک‌های درمان اعتیاد سر نمی‌زنند؛ یعنی یک مسیر میانبر یا مدار کوتاه با کارکرد «نسخه بگیر و دارو بخور» ایجاد می‌شود که قطعاً نتیجه‌اش درمان نیست. سیستم «نسخه بگیر و دارو بخور» هیچ جای دنیا با هدف بهبودی و رهایی از اعتیاد جواب نداده و نخواهد داد.

 مکری می‌گوید: شاید برایتان جالب باشد که بدانید چند سال پیش پژوهشی در ایران توسط همکاران انجام شد که واگذاری داروی بوپرنورفین [که امکان سوءمصرف آن به‌مراتب بسیار کمتر از متادون است]، از طریق نسخه به مراجعان و دریافت دارو از طریق داروخانه بدون مداخلات روان‌درمانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد تعداد زیادی از مراجعان از چرخه درمان خارج شدند و ریزش کردند و نهایتاً برای دریافت دارو به بازار غیرقانونی روی آوردند. این پژوهش نشان داد که این شیوه کارایی لازم را ندارد.

در صورت اجرای این طرح، همان خدمات نیم‌بند روان‌درمانی هم تعطیل می‌شود

به گفته او اگر قرار باشد دارو از طریق داروخانه‌ها در اختیار معتادان قرار داده شود، همان مختصر تعاملی که بین معتادان و کلینیک‌ها وجود دارد و می‌تواند امکان ارائه خدمات روان‌درمانی را فراهم کند هم از بین می‌رود.

این درمانگر اعتیاد می‌گوید: ممکن است طرفداران واگذاری متادون به داروخانه‌ها به گفته‌های من اعتراض کنند و بگویند که خیلی از کلینیک‌های درمان اعتیاد اصلاً خدمات روان‌درمانی و گروه‌درمانی درستی به معتادان ارائه نمی‌کنند. حرف بنده هم همین است. من می‌گویم در شرایطی که وضعیت ارائه خدمات روان‌درمانی این‌قدر نامناسب و اندک است، چرا باید کاری بکنیم که همان خدمات نیم‌بند و مختصری هم که به معتادان ارائه می‌شود با اجرای این طرح نابود شود؟ با این اقدام نه‌تنها شرایط بهتر نمی‌شود، بلکه همان اندک چیزی هم که وجود داشته، از بین می‌رود. اصرار من به افزایش تمامی مداخلات غیر دارویی است و لازمه این امر تمرکز بر مراکز است.من بارها عرض کرده‌­ام متادون درمان اعتیاد نیست، بلکه ابزار و فرصتی برای ارائه درمان است.

چطور مفروض گرفته‌اید که دارو از داروخانه نشت نمی‌کند!

مکری با بیان اینکه یکی از دلایل اجرای این طرح، نشت دارو از کلینیک‌ها عنوان شده است، می‌گوید: من سؤالی دارم، مبتکران این طرح، چه مکانیسمی تعریف کرده‌اند که بر اساس آن بر این اعتقادند که دارو از داروخانه‌ها نشت نخواهد کرد؟ مگر چه فرقی بین کلینیک‌های درمان اعتیاد و داروخانه‌ها وجود دارد؟ مگر جز این است که همان مکانیسمی که در کلینیک‌ها برای نظارت وجود داشت بر داروخانه‌ها هم حاکم خواهد شد؟ احتمالاً قرار است پوکه‌ها را تحویل بگیرند، نسخه‌ها را شمارش کنند و با نام مراجعان تطبیق بدهند. چه شیوه دیگری می‌خواهند به کار بگیرند که فکر می‌کنند بر اساس آن، دارو از داروخانه‌ها نشت نخواهد کرد؟

او ادامه می‌دهد: چرا گمان می‌کنند داروسازان داروخانه‌ها نسبت به نشت متادون مصونیت دارند، اما پزشکان عمومی کلینیک‌های درمان اعتیاد مصونیت ندارند؟ به نظر من این دو گروه هیچ فرقی با هم ندارند. اگر بخواهیم از نظر تحصیلی، شغلی، اعتبار اجتماعی و صلاحیت حرفه­‌ای  نگاه کنیم این دو گروه همانند هم هستند. چه دلیلی داریم برای اینکه فکر کنیم داروسازان مرتکب خطا نمی‌شوند اما پزشکان عمومی مرتکب می‌شوند؟

 نتیجه این طرح بلبشو و خرابکاری است که مدیریت کردنی نیست

 این پژوهشگر اعتیاد می‌گوید: نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که تاکنون باید بر ۹ هزار کلینیک درمان اعتیاد نظارت انجام می‌شد، اما به خاطر گستردگی این مراکز همیشه می‌گفتند نظارت بر این مراکز مشکل و زمان‌بر است و به‌خوبی انجام نمی‌شود، حالا اگر قرار باشد متادون به داروخانه‌ها داده شود، علاوه بر آن ۹ هزار کلینیک حالا باید بر ۱۲ هزار داروخانه هم نظارت انجام شود.

مکری می‌گوید: من به‌عنوان کسی که سال‌ها در حوزه اعتیاد کار و پژوهش کرده‌ام هشدار می‌دهم که اگر این طرح اجرایی شود، بلبشو و خرابکاری درست می‌شود که دیگر مدیریت کردنی نیست. با اجرای این طرح نه‌تنها مشکلی حل نمی‌شود، بلکه وضعیت بسیار بدتر و بغرنج‌تر خواهد شد.

راه‌حل چیست؟

او می‌گوید: حالا ممکن است از من سؤال کنند پس راه‌حل چیست؟ پاسخ من این است که راه‌حل در همان کلینیک‌های درمان اعتیاد است. باید از همان کلینیک‌ها شروع و آهسته‌آهسته تلاش کنید که با نظارت بیشتر خدمات‌دهی این مراکز ارتقا پیدا کند. در حال حاضر برخی مراکز بسیار دقیق، انسانی و با وجدان کاری بالا فعالیت می­کنند. برخی نیز متأسفانه کیفیت بالایی ندارند.

مکری با تأکید بر اینکه باید به دنبال ارتقای کیفیت، افزایش خدمات غیردارویی و منوط کردن دارو به بهبود روابط درمانی غیر دارویی در کلینیک‌ها باشید و این اقدامات با نظارت‌های دقیق و اصلاح پروتکل مؤثر و  امکان‌پذیر است، می‌گوید: لازم است مراکز سالم را به‌شدت تقویت و حمایت کنیم و با افزایش مرتب کیفیت، حوزه فعالیت مراکز کم کیفیت روزبه‌روز محدودتر شود. همان‌طور که حل و درمان مشکلات معتادان مراجعه کننده، مدیریت و تجربه حرفه­ای می­طلبد، مدیریت کیفیت مراکز نیز نیازمند خلاقیت و تجربه تخصصی است. جالب است که رفتارها و عادت­های مشکل‌ساز به هم شباهت زیادی دارند.

این پژوهشگر اعتیاد ادامه می‌دهد: اگر کارایی مراکز پایین است باید به دنبال راهی برای حل مشکلات باشیم، اما من نمی‌دانم چرا مسئولان امیدوار هستند با عوض کردن جای پزشک با داروساز مشکلات به‌یک‌باره به‌صورت معجزه‌آسایی حل شود؛ درحالی‌که می‌دانیم تصمیمات به‌یک‌باره و ضربتی  و بدون پشتوانه علمی هیچ‌وقت در تاریخ درمان اعتیاد ثمربخش نبوده است. همان‌گونه که اعتیاد به‌تدریج و با تأخیر و افت‌وخیز بهبود می‌یابد، نظام درمان اعتیاد نیز باید تدریجی و با قدم‌­های حساب شده، ارتقا یافته و اصلاح شود.

او ادامه می‌دهد: «این راه‌حل‌ها مانند آن است که یک روز کسی بیاید و بگوید متادون را جمع کنید و به‌جایش داروی دیگری بگذارید تا به‌یک‌باره مشکل اعتیاد کشور حل شود.»

مکری با بیان اینکه تنها اتفاقی که با اجرایی شدن این طرح رخ می‌دهد این است که زمان پرارزش و نیروی انسانی کارآزموده این حوزه از دست می‌رود، می‌گوید: «حتی اگر به نیروی کار فعال در کلینیک‌ها انتقاد داریم، فراموش نکنیم در حال حاضر نزدیک به ۹ هزار پزشک و ۲۰ هزار روانشناس، پرستار و مددکار در این مراکز مشغول به کار هستند که سال‌ها در این حوزه کارکرده و تجربه کسب کرده‌اند. حالا با این اقدام این نیروی انسانی را پراکنده و از کار بیکار می‌کنیم و در نهایت هم چیزی دستگیرمان نمی‌شود و هیچ تغییر مثبتی ایجاد نمی‌شود. دیگر نه آنچه داشتیم را داریم و نه سیستم کارآمدی جایگزین کرده‌ایم و این یعنی چندین گام بزرگ رو به عقب برداشته‌ایم.»

۱ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.